نشانی از نو ندارم اما نشانی ام را برای تو می نویسم: در عصر های انتظار به حوالی بی کسی قدم بگذار! خیابان غربت را پیدا کن و وارد کوچه ی پس کوچه های تنهایی شو. کلبه غریبی ام را پیدا کن. کنار بید مجنون خزان زده وکنار مرداب آرزوهای رنگی ام. در کلبه را باز کن. به سراغ بغض خیس پنجره برو! حریر غمش را کنار بزن. مرا میابی یادمان باشد از امروز خطایی نکنیم که در خویش شکستیم صدایی نکنیم پر پروانه شکستن کار هر انسان نیست گر شکستیم ز غفلت من ومایی نکنیم یادمان باشد اگر شاخه گلی را چیدیم وقت پر پر شدنش ساز و نوایی نکنیم یادمان باشد اگر خاطرمان تنها مان طلب عشق ز هر بی سرو پایی نکنیم تو میری و من فقط نگات می کنم . تعجب نکن که چرا گریه نمیکنم. بی تو یک عمر برای گریستن اما برای دیدنت همین یک لحظه باقیست غروب شد... خورشید رفت... آفتاب گردان به دنبال خورشید رفت. ناگهان ستاره ای چشمک زد . آفتاب گردان سرش را پائین انداخت. گلها هرگز خیانت نمی کنند
نظرات شما عزیزان:
|
About![]()
خدایا من در کلبه فقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریا نداری. من خدایی چون تورا دارم وتو چون خود نداری.
Archivesشهريور 1390AuthorsLinks
انجمن ضد زنان شلوغ
کیت اگزوز ریموت دار برقی |